معنی przelotny
przelotny
گذرا، موقّت
دیکشنری لهستانی به فارسی
واژههای مرتبط با przelotny
przenośny
przenośny
قابِلِ حَمل، رَشک بَراَنگیز
دیکشنری لهستانی به فارسی
przelotnie
przelotnie
بِه طُورِ زودگُذَر، خُوش تیپ
دیکشنری لهستانی به فارسی