przekraczać przekraczać فَراتَر رَفتَن، تَجاوُز کُنَد، فائِق شُدَن، فَرزَندخوٰاندِگی، عُبور کَردَن دیکشنری لهستانی به فارسی
przekazywać przekazywać رِساندَن، رِسیدَن، واگُذار کَردَن، سِپُردَن، واسِطِه بودَن، میانجیگَری دیکشنری لهستانی به فارسی
przeważać przeważać بیشتَرِ وَزن داشتَن، بالاتَرین، غَلَبِه پِیدا کَردَن، غَلَبِه کُنَد دیکشنری لهستانی به فارسی
przesadzać przesadzać زیادِه رَوی کَردَن، اِصرار کُنید، اِغراق کَردَن، اِفتِخار، پیش داوَری دیکشنری لهستانی به فارسی