معنی przebiegłość przebiegłość حیله گری، از نظر روزنامه نگاری، نیرنگ بازی، پرتاب کردن، دزدکی کاری، زیرچشمی نگاه کردن، چالاکی، شخم زدن، زیرکی، شوخ طبعی، پیچیدگی دیکشنری لهستانی به فارسی