معنی przebiegle przebiegle با فریبکاری، با فضیلت، با تزویر، با مهربانی، زیرکانه، مصنوعی دیکشنری لهستانی به فارسی
przebiegły przebiegły فَریب کار، تَقَلُّب، حیلِه ای، حیلِه گَر، مَخفی، مَرموز، فَریبَندِه، وَسوَسِه اَنگیز دیکشنری لهستانی به فارسی