przekraczać przekraczać فَراتَر رَفتَن، تَجاوُز کُنَد، فائِق شُدَن، فَرزَندخوٰاندِگی، عُبور کَردَن دیکشنری لهستانی به فارسی
przesadzać przesadzać زیادِه رَوی کَردَن، اِصرار کُنید، اِغراق کَردَن، اِفتِخار، پیش داوَری دیکشنری لهستانی به فارسی