معنی prototypowy
prototypowy
نمونه ای، شخصیّت کردن
دیکشنری لهستانی به فارسی
واژههای مرتبط با prototypowy
prototypowo
prototypowo
بِه طُورِ نِمونِه اَوَّلیِّه، اَز نَظَرِ آواشِناسی
دیکشنری لهستانی به فارسی