معنی proaktywny
proaktywny
فعّال، فعّال سازی
دیکشنری لهستانی به فارسی
واژههای مرتبط با proaktywny
produktywny
produktywny
مُفید
دیکشنری لهستانی به فارسی
bioaktywny
bioaktywny
زیست فَعّال، زیست فَعّالی
دیکشنری لهستانی به فارسی
reaktywny
reaktywny
وَاکُنِشی، بِه صورَتِ وَاکُنِشی
دیکشنری لهستانی به فارسی