معنی prenatalnie
prenatalnie
به طور پیش زایمانی، اوایل
دیکشنری لهستانی به فارسی
واژههای مرتبط با prenatalnie
prenatalny
prenatalny
قَبل اَز تَوَلُّد، قَبل اَز عَمَل
دیکشنری لهستانی به فارسی
prenatale
prenatale
بِه طُورِ پیشِ زایِمانی، قَبل اَز تَوَلُّد
دیکشنری ایتالیایی به فارسی