معنی poziomy
poziomy
افقی، فروپاشی
دیکشنری لهستانی به فارسی
واژههای مرتبط با poziomy
poziomo
poziomo
بِه طُورِ اُفُقی، فُروکِش کَرد
دیکشنری لهستانی به فارسی
poziom
poziom
سَطح
دیکشنری لهستانی به فارسی
pozione
pozione
مَعجون
دیکشنری ایتالیایی به فارسی