معنی pozbawiony
pozbawiony
محروم، محرومیت
دیکشنری لهستانی به فارسی
واژههای مرتبط با pozbawiony
poprawiony
poprawiony
اِصلاح شُدِه، دُرُست اَست
دیکشنری لهستانی به فارسی