معنی pozbawić
pozbawić
بی کس کردن، گنگ، محروم کردن
دیکشنری لهستانی به فارسی
واژههای مرتبط با pozbawić
pozbawiać
pozbawiać
خَلع کَردَن، بِمیر، مَحروم کَردَن، رَد صَلاحیَّت
دیکشنری لهستانی به فارسی
poprawić
poprawić
راست کَردَن، عِدالَت
دیکشنری لهستانی به فارسی