معنی powietrznie
powietrznie
هوایی، هوا
دیکشنری لهستانی به فارسی
واژههای مرتبط با powietrznie
powierzenie
powierzenie
سِپُردَن، سِپُردِه گُذار
دیکشنری لهستانی به فارسی
powietrzny
powietrzny
هَوایی، هَوا
دیکشنری لهستانی به فارسی