جدول جو
جدول جو

معنی poświęcać

poświęcać
مقدّس کردن، تعصّب، تقدیم کردن، تقریب، فداکاری کردن، قربانی، قربانی کردن، قرون وسطایی، وقف کردن، مثل یک وکیل
دیکشنری لهستانی به فارسی