معنی porównywalny
porównywalny
قابل مقایسه، قابل استفاده در مایکروویو
دیکشنری لهستانی به فارسی
واژههای مرتبط با porównywalny
porównywalnie
porównywalnie
بِه طُورِ قابِل مُقایِسِه، مُحکَم
دیکشنری لهستانی به فارسی