معنی poprzecznie
poprzecznie
عرضی، شبیه عروسک
دیکشنری لهستانی به فارسی
واژههای مرتبط با poprzecznie
sprzecznie
sprzecznie
بِه طُورِ مُتِناقِض، مُتِناقِض
دیکشنری لهستانی به فارسی