معنی poplamiony
poplamiony
لکّه دار، لکّه دار کردن
دیکشنری لهستانی به فارسی
واژههای مرتبط با poplamiony
poprawiony
poprawiony
اِصلاح شُدِه، دُرُست اَست
دیکشنری لهستانی به فارسی