معنی pomiar
pomiar
اندازه گیری
دیکشنری لهستانی به فارسی
واژههای مرتبط با pomiar
nominar
nominar
نامزَد کَردَن
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
vomitar
vomitar
اِستِفراغ کَردَن
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
poblar
poblar
سَکَنِه گُذاری کَردَن، پُر جَمعِیَت کَردَن
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
premiar
premiar
اِعطا کَردَن، پاداش، جایِزِه دادَن
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
rociar
rociar
اِسپَری کَردَن، اِسپَری، پاشیدَن
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
copiar
copiar
کُپی کَردَن، کُپی کُنید
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
pompier
pompier
آتَش نِشان
دیکشنری فرانسوی به فارسی
pomper
pomper
پُمپ کَردَن، پُمپ
دیکشنری فرانسوی به فارسی
dominar
dominar
اُستاد شُدَن، اُستاد، سُلطِه داشتَن، غَلَبِه کَردَن
دیکشنری اسپانیایی به فارسی