معنی polaryzacja
polaryzacja
قطب بندی، دپولاریزاسیون
دیکشنری لهستانی به فارسی
واژههای مرتبط با polaryzacja
depolaryzacja
depolaryzacja
قُطبی زُدایی، قُطبی کَردَن
دیکشنری لهستانی به فارسی
notaryzacja
notaryzacja
تَصدِیق دَفتَرخانِه، تَأیید مِی کُند
دیکشنری لهستانی به فارسی
popularyzacja
popularyzacja
رَواج، تَحَمُّل
دیکشنری لهستانی به فارسی
bipolaryzacja
bipolaryzacja
دُو قُطبی شُدِگی، هَر دُو ماه یِکبار
دیکشنری لهستانی به فارسی