معنی pokonany
pokonany
شکست خورده، شکست
دیکشنری لهستانی به فارسی
واژههای مرتبط با pokonany
pokorny
pokorny
فُروتَن، تَحقِیر
دیکشنری لهستانی به فارسی
pokonać
pokonać
غَلَبِه کَردَن، شِکَست، شِکَست دادَن، گُمشُدِه، نادُرُست
دیکشنری لهستانی به فارسی