معنی pogardzany
pogardzany
مورد تنفّر، معنی، مکروه، مکیدن
دیکشنری لهستانی به فارسی
واژههای مرتبط با pogardzany
pogardzać
pogardzać
بی اِحتِرامی کَردَن، تَحقِیر کَردَن، تَرتِیب
دیکشنری لهستانی به فارسی