معنی podzielony
podzielony
تقسیم شده، تقسیم کردن
دیکشنری لهستانی به فارسی
واژههای مرتبط با podzielony
oddzielony
oddzielony
جُدا شُدِه، جُدا کَردَن
دیکشنری لهستانی به فارسی
podziemny
podziemny
زیرزَمینی، زیر بَخش
دیکشنری لهستانی به فارسی