rozważać rozważać دَر نَظَر گِرِفتَن، دَر نَهایَت، تَفَکُّر کَردَن، مُتِفَکِّرانِه دیکشنری لهستانی به فارسی
pozwalać pozwalać اِجازِه دادَن، اِجازِه می دَهَد، اِجازِه نِمی دَهَد، تَوانِستَن، قُدرَت دیکشنری لهستانی به فارسی