معنی podlewać
- podlewać
- آب دادن، آبیاری
واژههای مرتبط با podlewać
polewać
- polewać
- مُرغ را چَرب کَردَن، مُرغ
omdlewać
- omdlewać
- بیهوش شُدَن، بی هوشی
podżegać
- podżegać
- تَحرِیک کَردَن، بِهَم زَدَن
poddawać
- poddawać
- مَجبور کَردَن، جادو شُدِه
powiewać
- powiewać
- غُرِّش کَردَن، غُرِّش
poklepać
- poklepać
- بِه آرامی ضَربِه زَدَن، نالِه
polować
- polować
- شِکار کَردَن، دَرَّندِه، شِکار
polecać
- polecać
- پیشنَهاد کَردَن، پیشنَهاد می کُنَد