معنی podglądać
podglądać
دزدکی نگاه کردن، دزد
دیکشنری لهستانی به فارسی
واژههای مرتبط با podglądać
oglądać
oglądać
دیدَن، بِبینید، تَماشا کَردَن، کُل
دیکشنری لهستانی به فارسی
podgląd
podgląd
پیش نَمایِش دادَن، اِعلام کُنَد
دیکشنری لهستانی به فارسی
