معنی pikantny
pikantny
پرشور، رعد و برق، تند
دیکشنری لهستانی به فارسی
واژههای مرتبط با pikantny
pikantnie
pikantnie
بِه طُورِ تُند و تیز، خالی
دیکشنری لهستانی به فارسی
pikant
pikant
تُند
دیکشنری آلمانی به فارسی