معنی ostateczny ostateczny قطعی، استحکام، نهائی، تأخیر، نهایی، ترمینال، نهایی کردن قَطعی، اِستِحکام، نَهَائِی، تَأخیر، نَهایی، تِرمینال، نَهایی کَردَن دیکشنری لهستانی به فارسی