معنی odważny odważny بی پروا، با وقاحت، جسور، پررنگ، شجاع، جشن، با دل و جرأت، خلع سلاح، دلیر، شوالیه بی پَروا، با وِقاحَت، جَسور، پُررَنگ، شُجاع، جَشن، با دِل و جُرأت، خُلعِ سِلاح، دَلیر، شُوالیه دیکشنری لهستانی به فارسی