به طور مربوط، ستون فقرات، به طور سودمند، سودآور، به ترتیب، کنار گذاشتن، مرتبط، مرتکب، به طور شایسته، مطابق، مطابق با شأن، مطالعه کرد، به طور مناسب، مناسب، منحرف بِه طُورِ مَربوط، سُتون فَقَرات، بِه طُورِ سودمَند، سودآوَر، بِه تَرتِیب، کِنارِ گُذاشتَن، مُرتَبِط، مُرتَکِب، بِه طُورِ شایِستِه، مُطابِق، مُطابِق با شَأن، مُطالِعِه کَرد، بِه طُورِ مُناسِب، مُناسِب، مُنحَرِف