معنی odnawiać odnawiać تجدید کردن، تجربه، بازسازی کردن، توانبخشی، دوباره بازسازی کردن، دوباره پر کردن تَجدید کَردَن، تَجرُبِه، بازسازی کَردَن، تَوانبَخشی، دُوبارِه بازسازی کَردَن، دُوبارِه پُر کَردَن دیکشنری لهستانی به فارسی