معنی oczarowany
- oczarowany
- فریب خورده، به صورت فریبنده، افسون شده، جذّاب، مجذوب، جادو شده، سحر شده، جادو کردن، مسلوب شده، سمّ فَریب خُوردِه، بِه صورَتِ فَریبَندِه، اَفسون شُدِه، جَذّاب، مَجذوب، جادو شُدِه، سِحر شُدِه، جادو کَردَن، مَسلوب شُدِه، سَمّ
دیکشنری لهستانی به فارسی