معنی obrazowo obrazowo به طور تصویری، به صورت تعاملی، به طور مجازی، به صورت محلّی بِه طُورِ تَصوِیری، بِه صورَتِ تَعَامُلی، بِه طُورِ مَجازی، بِه صورَتِ مَحَلّی دیکشنری لهستانی به فارسی