معنی obojętnie obojętnie به طور بی تفاوت، بدون انتخاب، با خونسردی، دردناک، بی توجّهی، نادیده گرفتن، بی علاقه، هر چه باشد بِه طُورِ بی تَفاوُت، بِدونِ اِنتِخاب، با خونسَردی، دَردناک، بی تَوَجُّهی، نادیدِه گِرِفتَن، بی عَلاقِه، هَر چِه باشَد دیکشنری لهستانی به فارسی