معنی obcy obcy بیگانه، بیگانه شده، غیر مرتبط، غیر مستقیم بیگانِه، بیگانِه شُدِه، غِیرِ مُرتَبِط، غِیرِ مُستَقیم دیکشنری لهستانی به فارسی