معنی niezmienny niezmienny غیر بازگشتنی، بی پاسخ، ثابت، بی حرکتی، تغییر ناپذیر، تغییر نام، غیرقابل تغییر، سفت و سخت، غیر قابل برگشت غِیرِ بازگَشتَنی، بی پاسُخ، ثابِت، بی حَرَکَتی، تَغییر ناپَذیر، تَغییر نام، غِیرِقابِلِ تَغییر، سِفت و سَخت، غِیرِ قابِلِ بَرگَشت دیکشنری لهستانی به فارسی