معنی niezawodny niezawodny غیرقابل اعتماد، باور نکردنی، بی عیب، بی عیب بودن، بی وقفه، تزلزل ناپذیر، قابل اعتماد غِیرِقابِلِ اِعتِماد، باوَر نَکَردَنی، بی عَیب، بی عَیب بودَن، بی وَقفِه، تَزَلزُل ناپَذیر، قابِلِ اِعتِماد دیکشنری لهستانی به فارسی