معنی niezauważalny niezauważalny نامحسوس، اختیار، بی مزاحم، عدم توجّه، نامشخّص نامَحسوس، اِختیار، بی مُزاحِم، عَدَمِ تَوَجُّه، نامُشَخَّص دیکشنری لهستانی به فارسی