معنی niewykonanie niewykonanie عدم تحقّق، عدم تحمّل، عدم انجام، ممنوعیت عَدَمِ تَحَقُّق، عَدَمِ تَحَمُّل، عَدَمِ اَنجام، مَمنوعِیَت دیکشنری لهستانی به فارسی