معنی niewyczerpany niewyczerpany بی پایان، بدون محدودیت، به طور بی پایان، بی نهایت بی پایان، بِدونِ مَحدودِیَت، بِه طُورِ بی پایان، بی نَهایَت دیکشنری لهستانی به فارسی