معنی nieuprzedzony nieuprzedzony بی ادب، بدون پیش داوری، بی توجّه، بی دقّتی بی اَدَب، بِدونِ پیش داوَری، بی تَوَجُّه، بی دِقَّتی دیکشنری لهستانی به فارسی