معنی nieunikniony nieunikniony فرار ناپذیر، اجتنابی، حتمی، کوچک، اجتناب ناپذیر، وضوح فَرار ناپَذیر، اِجتِنابی، حَتمی، کوچَک، اِجتِناب ناپَذیر، وُضوح دیکشنری لهستانی به فارسی