معنی nieszczęście nieszczęście بدشانسی، مشکوک بودن، ناراحتی، ناراضی، بیچارگی، هشدار بَدشانسی، مَشکوک بودَن، ناراحَتی، ناراضی، بیچارِگی، هُشدار دیکشنری لهستانی به فارسی