معنی niespodziewany niespodziewany غیرمشکوک، غیر معمول، غیرمنتظره، غیر منتظره بودن غِیرِمَشکوک، غِیرِ مَعمول، غِیرِمُنتَظَرِه، غِیرِ مُنتَظَرِه بودَن دیکشنری لهستانی به فارسی