معنی nieśmiało nieśmiało ترسوانه، بزدلی، با شرمندگی، با شک، خجالت زده، خجالتی، خدمات، با خجالت، مطالبه گر تَرسوانِه، بُزدِلی، با شَرمَندِگی، با شَک، خِجالَت زَدِه، خِجالَتی، خِدمات، با خِجالَت، مُطالِبِه گَر دیکشنری لهستانی به فارسی