معنی nieprzerwany nieprzerwany بی وقفه، بدون توقّف، بدون وقفه، به طور مداوم بی وَقفِه، بِدونِ تَوَقُّف، بِدونِ وَقفِه، بِه طُورِ مُداوِم دیکشنری لهستانی به فارسی