معنی nieproduktywny nieproduktywny غیر مولّد، بی اثر، غیراصیل، ناامید کننده غِیرِ مُوَلِّد، بی اَثَر، غِیرِاَصیل، نااُمید کُنَندِه دیکشنری لهستانی به فارسی