معنی nieposłusznie nieposłusznie سرکشانه، سرکشی، به طور سرکشی، سرکوبگر سَرکِشانِه، سَرکِشی، بِه طُورِ سَرکِشی، سَرکوبگَر دیکشنری لهستانی به فارسی