معنی niepoprawnie niepoprawnie به طور اشتباهی، با اصرار، به طور غیرقابل اصلاح، نادرست بِه طُورِ اِشتِباهی، با اِصرار، بِه طُورِ غِیرِقابِلِ اِصلاح، نادُرُست دیکشنری لهستانی به فارسی