معنی niepojętnie niepojętnie به طور غیرقابل تصوّر، غیر قابل برگشت بِه طُورِ غِیرِقابِلِ تَصَوُّر، غِیرِ قابِلِ بَرگَشت دیکشنری لهستانی به فارسی