معنی niepełnosprawny niepełnosprawny معلولیت دادن، شناخته شده است، معلول، ناتوانی مَعلولِیَت دادَن، شِناختِه شُدِه اَست، مَعلول، ناتَوانی دیکشنری لهستانی به فارسی