معنی nieogłoszony nieogłoszony اعلام نشده، اعلامیّه، بی اعلام، بدون الهام اِعلام نَشُدِه، اِعلامیّه، بی اِعلام، بِدونِ اِلهام دیکشنری لهستانی به فارسی